غلامرضا شاه‌میوه، استاد بین‌المللی قرآن کریم در تبیین نقش تقوی در تلاوت صحیح گفت: اگر به احادیث در باب تلاوت قرآن نظر شود، معیارهایی در این رابطه به‌دست می‌آید که بر مبنای توجه و دقت به محتوای آن، می‌توان رفتار و منش صحیح یک قاری حقیقی را در زندگی خود معین کرد.

تلاوت اقرائی، تلاوتی در جهت بیداری مردمی

وی افزود: البته آن‌زمان که از تلاوت قرآن سخنی به‌میان آید مقصود، تلاوت اقرائی قرآن است، یعنی تلاوتی که برای دیگران انجام می‌شود؛ زیرا تلاوت دیگری نیز وجود دارد که هر شخص در جایگاه فرد مسلمان، می‌تواند آن را قرائت کند و از ثواب آن بهره‌مند شود؛ مقصود چنین تلاوتی نیست؛ هنگامیکه در تلاوت، از قاری سخن به‌میان می‌آید، مراد از آن، افرادی است که حیطه فعالیتشان، خواندن قرآن و یادآوری آیات آسمانی آن، برای مردم است.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم به پاداش و ثوابی قاریانی که به نحو اقرائی تلاوت می‌‌کنند اشاره کرد و گفت: این قاریان همچنانکه به جهت اصل تلاوت قرآن، مأجور هستند، از سوی دیگر در برابر تلاوتی که موجب تذکر و بیداری مردم می‌شود اجر و ثوابی بی‌شمار خواهند داشت، البته این پاداش در صورتی نصیب آنان خواهد شد که نیتشان خالصانه باشد.

نیت؛ نخستین معیار تلاوت صحیح

وی تصریح کرد: بدیهی است اولین معیاری که در تقوای تلاوت برای ما مطرح می‌شود بحث نیت است؛ همچنانکه در احادیثی که از امام محمدباقر(ع) نقل شده است قاریان قرآن به سه دسته تقسیم می‌شوند؛ عده‌ای برای امرار معاش قرآن می‌خوانند، عده‌ای دیگر، طنین دلنشین و زیبای خود را وسیله و ابزاری در جهت تقرب به امراء و ملوکان قرار می‌دهند، البته تذکر به‌این نکته ضروری است که در گذشته ملوک و پادشاهان حکمرانی می‌کردند و اکنون، امرا جایگزین آن شده‌اند؛ نیت هر دو گروه از قاریان، نیت پسندیده و صحیحی نیست.

شاه‌میوه با اشاره به دسته سوم قاریان در کلام امام باقر(ع) عنوان کرد: گروه سومی که حضرت(ع) به آن اشاره می‌کند پیرامون قاریانی است که در تلاش‌اند معانی را بفهمند، به فرامینش عمل کنند و بنا به گفته‌ حضرت، دردهای خود را با آن درمان کنند؛ از مواعظ قرآن پند بگیرند؛ داستان‌هایش را برای خود عبرت قرار دهند و همچنین نکات دیگری که در روایت به‌‌آن اشاره شده است؛ می‌توان اصل روایت را در جلد دوم کتاب «کافی» مشاهده کرد.

چه کسانی حق تلاوت را ادا می‌کنند؟

وی به ذکر برخی از ویژگی‌ها و خصوصیاتی که قاری قرآن باید به آن متصف باشد تا بتواند حق تلاوت را ادا کند پرداخت و گفت: خداوند متعال در سوره آل عمران می‌فرمایند «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَـئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ». از حضرت امام صادق(ع) در مورد حق تلاوت در این آیه پرسیده شد، ایشان در پاسخ فرمودند کسانی که حق تلاوت را به جای می‌آورند کسانی هستند که ویژگی‌های معینی داشته باشند و حضرت در بیان مشخصات، مطالب بسیاری را عنوان کردند.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم گفت: از جمله نکاتی که حضرت امام صادق(ع) اشاره می‌فرمایند این است که قاریان قرآن در کنار قرائت، باید حقایق آن را درک کنند، به احکام آن عمل نمایند، به وعده‏‌هاى آن امیدوار، و از وعیدهاى آن ترسان باشند، از داستان‌هاى آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذیرند؛ ذکر چنین روایاتی نشان دهنده این نکته است که از زمان صدر اسلام، ملاحظه و محافظه از جانب بزرگان دین در امر قرائت بوده است؛ به‌گونه‌ای که می‌‌ترسیدند مبادا قرآن خواندن و تلاوت آن، ابزاری برای نیات نامطلوب برخی از قرا شود.

وی بیان کرد: گمان می‌کنم نخستین مطلبی که در تقوای تلاوت مطرح شود، بحث نیت خالص در این حیطه است؛ همواره به شاگردان خودم که در جلسات قرآن صدای خوبی دارند و مایلند وارد این عرصه شوند می‌گویم که از همین اکنون باید با خدا معامله‌ کنید، معامله این است که بگویید خدایا حال که تو خواستی صدای ما در خدمت تلاوت قرآن قرار گیرد و ما با داشته‌هایمان جذب این حیطه شویم، پس ما را در این کار موفق گردان، ما نیز سوگند می‌خوریم که تا آخر عمر، پیام‌آور قرآن و رسول گرامی اسلام(ص) باشیم.

خطر غرور در کمین قاریان

شاه‌میوه با اشاره به آیه 51 سوره غافر تصریح کرد: به‌قطع بدانید که خداوند ما را یاری خواهد کرد، همچنانکه طبق وعده خداوند در این آیه «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا» خداوند یاری‌گر مومنان است، اما اگر نیتی غیر از این فکر، در ذهن شما نقش بسته باشد که مثلا خدای‌ناکرده بخواهید در مسابقات مقام نخست کسب کنید، جوایز میلیونی بگیرید و یا به سفرهای خارجی بروید، این دیگر نیت درستی نیست.

وی با بیان اینکه من گمان می‌کنم نخستین مسئله، بحث نیت است و این را تنها خود قاری می‌داند، اظهار کرد: اگر اکنون این بحث مطرح است که یک قاری، فلان رفتار را دارد یا به‌گونه‌ای قرآن می‌خواند که مطلوب بسیاری از اساتید نیست، خود او بهتر از هرکس دیگری می‌داند که به چه منظور این رفتارها و این تلاوت‌ها را انجام می‌دهد.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم اذعان کرد: نکته دیگر این است اگر نیت درست شود همواره در کنار آن بحث شهرت مطرح می‌شود که می‌تواند موجب بروز خطرهایی در این زمینه شود، به این‌معنا که شیطان، معمولاً انسان‌های برجسته‌ را در جامعه رها نمی‌کند؛ حال یا به واسطه صدای زیبا به شهرت دست می‌یابند و یا  به واسطه هنر و جنبه‌های دیگری مشهور می‌شوند؛ همواره خطر اوج و غرور، در مسیر چنین قاریانی وجود دارد.

مراقبه دائمی؛ راهکاری برای غرور زدایی

وی عنوان کرد: موضوعی که متأسفانه امروزه در جامعه شاهد آن هستیم و در تألیفات خود نیز، همانند کتاب «معماری تلاوت» به این مسئله اشاره داشتم؛ این است که بسیاری از قاریانی که به رتبه بین‌المللی می‌رسند‌(هرچند این عناوین، یک سری عناوین مجازی است و حقیقتی در آن نیست) ممکن است کسی در اثر شانس و یا شایستگی، با 25 صدم نمره در مسابقات مقام نخست را کسب کند و سپس در مسابقات بین‌المللی رتبه آورد، این عنوان بین‌المللی برای شخصی که این 25 صدم نمره را کسب نکرده است مقامی را به‌ارمغان نمی‌آورد، یعنی فاصله بین همه چی شدن تا هیچی نشدن شاید فاصله 25 صدم باشد، حتی در این سال‌ها شاهد بودم که این نمره گاهی 1 یا 2 دهم نیز بوده است.

وی با اذعان به این نکته که این احساس در برخی  از قاریان به وجود می‌آید که اکنون بین‌المللی شدیم دیگران باید به ما احترام بگذارند، گفت: در سلام پیش‌دستی نمی‌کنند یا در یک جلسه‌ای که حضور پیدا می‌کنند رفتار متواضعی ندارند؛ بروز چنین مسائلی ممکن است برای هر قاری پیش بیاید؛ فکر می‌کنم یک قاری قرآن همواره باید در حالت مراقبه باشد. مثل داستان «پوستین ایاز» که مشهور است؛ معتقدم باید مثل همان ایاز فکر کند که ندیم سلطان محمود بود.

پندگیری قاریان از داستان «پوستین ایاز»

شاه‌میوه در تشریح این داستان گفت: ایاز فرد حکیمی بود که چوپانی می‌کرد، وقتی «سلطان محمود» در یکی از سفرها به این فرد برخورد کرد، مشاهده کرد که وی از دانش زیادی بهره‌مند است؛ در نتیجه او را در سفر همراه خود کرد؛ اطرافیان نسبت به این قضیه حسادت کردند؛ شایعه‌هایی ساختند که ایاز هر از گاهی به صورت پنهانی در اتاقکی می‌رود و آنجا کاری می‌کند؛ یک‌بار سلطان محمود به حرکت ایاز مشکوک می‌شود و به دنبال او می‌رود و او را زیر نظر می‌گیرد، سلطان درمی‌یابد که او یک پوستین چوپانی دارد و از زمانی که به منصب وزارت رسیده، به این پوستین می‌نگرد و با خود می‌گوید که تو همان چوپان هستی، فکر نکن کسی شده‌ای.

وی با تأکید بر اینکه قاریان قرآن به این یادآوری‌ها نیاز دارند، گفت: گاهی شخص به تمامی از یاد می‌برد که قاری قرآن است؛ یعنی ارزش همه داشته‌هایش، اعتباری و مادی است و در این دنیا برایش حاصل شده است؛ ما به برکت قرآن، صاحب کسب عنواینی همانند قاری بین‌المللی و استاد شده‌ایم، به جهت تلاوت قرآت است که دائماً به کشورهای مختلف اعزام می‌شویم و وارد هر جلسه‌ای که می‌شویم ما را صدر مجلس می‌نشانند؛ این‌ امور به برکت قرآن برای ما حاصل شده است.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم در ادامه تصریح کرد: از یاد نبریم که در مقطعی از زمان شاگرد مکتب قرآن بوده‌ایم و پای رحل قرآن، از محضر اساتید استفاده می‌کردیم؛ این یک مسئله‌ای است که دامنه‌اش بسیار وسیع است، تقوای تلاوت را می‌توانیم از چند جهت بررسی کنیم؛ نخست از نظر تأثیری که در رفتار یک قاری می‌تواند داشته باشد، اینکه منش، خلق و رفتار اجتماعی قاری باید چگونه باشد؟ چه مراقبت‌هایی داشته باشد؟

مفهوم قرآن نباید فدای بازی‌ها و نمایش‌های لحنی شود

وی با اشاره به اصول تلاوت خاشعانه افزود: نکته دیگر در خود تلاوت است، اینکه یک قاری، باید رعایت‌ کننده چه اصولی باشد تا بگوییم تلاوت خاشعانه دارد، در این قضیه مباحث فراوانی وجود دارد و حتی خود بنده نیز در این زمینه مطالعاتی داشته‌ام، در پژوهشی که اخیراً توسط ما صورت گرفته است؛ در فصل دوم بحث مفصلی در این رابطه داشتیم که اساسا فلسفه تلاوت قرآن چیست؟ به چه منظور به ما دستور داده‌اند که قرآن را با صوت زیبا و خوش بخوانیم؟

وی در توضیح فلسفه تلاوت قرآن گفت: فلسفه تلاوت این است که عده‌ای از طریق صوت قاری، پای رحل و محفل قرآنی بنشینند، به آیات آن گوش فرادهند و از مفاهیم آن استنباط داشته باشند؛ به تبع رعایت چنین نکاتی، در ذیل این فلسفه، هر حرکتی که ما را در این مسیر به هدف نزدیک کند، مطلوب است و هر حرکتی که در تنافی و تضاد با این کار باشد، مخالف با تقوا در قرآن است.

شاه‌میوه بیان کرد: بنابراین وقتی که می‌گوییم که قاری باید معنامحور تلاوت کند و مفهوم قرآن را فدای صوت و فدای بازی‌ها و نمایش‌های لحنی نکند؛ منظورمان این است که به همان مراد و مقصودی که بزرگان دین ما، پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) داشتند، در همان راستا حرکت کند.

پیشینه تلاوت در جهان اسلام

وی با اشاره به پیشینه تلاوت در جهان اسلام تصریح کرد: در قرن هشتم هجری قصیده‌ای به نام «العقد الفرید» وجود دارد که در این قصیده شخصی به‌نام «محمد بن محمود سمرقندی» برای قاری قرآن هنگام تلاوت، شرایطی گذاشته است؛ وی در قالب شعر می‌گوید که قاری آن‌زمان که می‌خواهد شعر بسراید با توجه به مفاهیم باید «ما نافیه» را این چنین بخواند، «ما موصول» را این گونه و «ما استفهامی» را به این شیوه قرائت کند؛ این موضوع نشان می‌دهد که در آن‌ زمان این توجه به خواندن قرآن وجود داشته است.

وی ادامه داد: در قرن 12 هجری نظاره‌گر آن هستیم که فرد دیگری می‌گوید که شایسته است قاری قرآن بر هفت نغمه قرآن بخواند. منظور از این نغمات، نغمات امروزی نیست؛ به‌عنوان مثال آن‌ زمان‌ که در قرآن به آیاتی می‌رسیم که مشرکان به خداوند افترا می‌بندند؛ مثلاً در آیه شریفه «لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ» در پاسخ به عقاید باطل مشرکان چنین آمده که «وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ». اگر قاری با توجه به مفهوم آیه، بخواهد آن نغماتی را که در همین متن وجود دارد قرائت کند باید این قرائت با صوت پایین باشد و نباید در خواندن چنین آیه‌ای در بوق و کرنا شود؛ زیرا سخن، سخن حقی نیست؛ اما آن‌زمان که این کلام رد و از سوی خداوند پاسخی برای آن داده می‌شود باید با صوت بلند خوانده شود.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم عنوان کرد: می‌دانیم که یک قاری از پرده‌های پایین متوسط و اوج استفاده می‌کند، همه قاریان بلا استثناء از این طبقات صوتی استفاده می‌کند؛ اگر تلاش این قاری این باشد که این طبقات صوتی را در استخدام مفهوم قرار دهد، دیگر بی‌حساب و کتاب اوج نمی‌گیرد و بی‌دلیل بَم نمی‌خواند و بر اساس معانی آیات این کار را انجام دهد.

وی در توضیح بیشتر این مسئله گفت: یعنی اگر سخن یک سخن حقی است مثل «کلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ؛ هر انسانی مرگ را می‌چشد». باید محکم و با تأکید خوانده شود تا در مغز شنوده حک شود؛ اگر کسی این آیه را با صوت پایین بخواند و لحن وی شدت نداشته باشد به‌این معناست که توجهی به مفهوم نداشته است، در مقابل، «مصطفی اسماعیل» آن زمان که به این آیه می‌رسد تلاوتش توأم با تکرارهای زیاد است و در راستای چنین تلاوتی می‌خواهد مفهومی را به شنونده القاء کند و هشدار دهد که دنیا زودگذر است و هر کسی طعم مرگ را باید بچشد.

لزوم شکل‌گیری منابر قرآنی

وی افزود: یکی از وظایف قاری قرآن این است که در بین هیاهو و غوغای مسائل مادی، رفت و آمدها و وظایف شخصی که هر کسی در طول روز آن را انجام می‌دهد، گاهی نیاز است که یک شخص به او هشدار دهد و او را از خواب غفلت بیدار سازد، معمولا تذکر بیشتر از طریق منابر صورت می‌پذیرد؛ ولی پسندیده‌تر این است که همان‌طور حضرت آقا فرمودند که یکی از آرزوهای من وجود منابر قرآنی در سطح کشور است؛ مردم بخشی از زندگی خود را به قرآن کریم و استماع آیات اختصاص دهند و از طریق خود آیات قرآن، وعظ و پند بگیرند.

شاه‌میوه با بیان اینکه متأسفانه به دلیل ناآشنایی با زبان عربی با جایگاه مطلوب در کشور فاصله داریم، گفت: نسل امروز ما با توجه به تأکیداتی که از جانب حضرت آقا در این سال‌ها صورت گرفته است، به این مفهوم بسیارنزدیک‌تر شده‌اند. حداقل می‌توان گفت اکنون جوانان ما حدود 60 تا 70 درصد معانی را می‌توانند بفهمند؛ بنابراین یکی از وظایف قاری قرآن این است که این تذکر را بدهد؛ یعنی اگر گاهی در جلسات قرآنی می‌نشینیم، خوب است که آیات قرآن با رویکرد معناگرایانه به گوش ما برسد و قاری وظیفه‌اش چنین است.

وی تصریح کرد: اکنون وظیفه قاری است که این معنا را منتقل کند و رسول و پیام آوری برای دیگران باشد؛ بنابراین هر حرکتی که در خارج از این چارچوب صورت پذیرد خلاف تقوای تلاوت انجام شده است؛ یعنی باید نخستین هدف یک قاری این باشد که ابتدا خود مفاهیم قرآنی را بفهمد و سپس این فهم را، به وسیله ابزارهای که در اختیار دارد؛ مثل صوت، لحن و مهارت‌ها به شنونده انتقال دهد.

پرهیز از خودنمایی و ضرورت تقوای تلاوت

وی با اشاره مجدد به بحث نیت گفت: اگر فرض شود که فردی برخوردار از چنین اطلاعاتی باشد اما در نظر وی، اگر آیه را با یک مقام دیگر بخواند یا چهار تحریر به آن اضافه کند مردم بیشتر لذت می‌برند؛ در این مسئله دیگر شخص توجه به معنا و مفهوم ندارد بلکه قصدش تنها نمایش و خودنمایی است که این با اصل قضیه و رسالت قاری در تضاد است.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم ضمن اشاره به ضرورت تقوای تلاوت در عصر کنونی گفت: ما امروزه به تقوای تلاوت بسیار نیازمندیم؛ زیرا چنین فرهنگی از قرن هفتم و هشتم در منابع وجود داشته، اما به مرور زمان به‌فراموشی سپرده شده است؛ یعنی فرهنگ توجه به مفاهیم در هنگام تلاوت، تبدیل به ارائه نغمات زیباتر  به هر قیمتی و حتی به قیمت عدم توجه به معانی شده است؛ آن زمان که به نسل اول قرای مصری همانند عبدالفتاح ومصطفی اسماعیل توجه نشان دهیم، درمی‌یابیم که هر چه به نسل‌های کنونی نزدیک‌تر می‌شویم دقت قاریان در معانی کمتر شده است.

وی به شاهد مثالی بر تاکید قرای پیشین بر مفاهیم قرآنی اشاره کرد و ادامه داد: عبدالفتاح شعشاعی در نحوه قرائتش، ابتدا تیتر‌سازی می‌کند، به این نحو که نخست به برجسته‌سازی مفهومی می‌پردازد و سپس روی آن مفهوم، نغمات خودش را ارائه می‌کند؛ مثلاً این آیه سوره فاطر را می گوید که «ان شیطان لکن عدو» که این را با یک لحن ساده و مستقیم یک یا دو بار بیان می‌کند و بعد ادامه آیه را تکمیل می کند «ان شیطان لکن عدو فتخذوها عدوا؛شیطان دشمن شماست پس شما هم آن را دشمن بگیرید».

تفاوت معنایی «غنا» و «تغنی»

شاه‌میوه عنوان کرد: اگر قرار است که شیطان را دشمن بگیریم، پس نباید به فرامین شیطان عمل کنیم، زیرا دشمنی با شیطان، عمل به دستورات خداوند است؛ در تلاوت قرآن این نوع خواندن و گرایشی که معنا محور است عمل به فرامین الهی است؛ آن زمان‌که با گرایش امروزی مصری‌ها و یا با گرایش امروزی قاریان خوب خودمان مقایسه شود درمی‌یابیم که کم کم از این توجه کم شده است و این‌جاست که این بحث پیش می‌آید که ما در بحث تلاوت قرآن به دنبال کدام بحث می‌رویم؟

وی در رابطه با مذمت و نکوهش آوازه خوانی برخی از قاریان یادآور شد و گفت: اگر من صرفاً آهنگی را آماده کنم و سپس آن را به هر قیمتی حتی به اجبار بر آیات پیاده کنم؛ همان آواز خوانی می‌شود و این قضیه تفاوتی ندارد با اینکه شما فقط بخواهید نغمه اجرا کنید؛ فرق نمی‌کند ماده شما، آیات قرآن کریم یا یک شعر عربی یا فارسی باشد؛ زیرا هدف شما فقط نغمه‌خوانی است و شخصی بهانه می‌کند و این کار را از طریق  آیات قرآن پیاده می‌کند و فرد دیگری به دنبال رشته آواز و آواز خوانی می‌رود.

وی در ادامه به تفاوت معنایی دو اصطلاح غنا و تغنی پرداخت و عنوان کرد: همان‌گونه که حضرت آقا فرمودند تلاوت قرآن با آواز‌خوانی متفاوت است؛ زیرا در نظر بنده، مهم‌ترین اصل تلاوت قرآن از نظر فنی این است که قاری باید آهنگ را، از خود آیات دریافت کند؛ فرق غنا و تغنی در تلاوت نیز در همین نکته است که شما در تغنی بر اساس اندازه کلمات، آیات و آوایی که در آیات قرآن وجود دارد آهنگ را پیاده می‌کنید؛ در حالی‌که در غنا عکس این عمل می‌شود، ما آهنگ را اصل قرار می‌دهیم و به هر شیوه‌ای آیات را با آن هماهنگ می‌کنیم؛ به نظر من این چیزی است که به عنوان نخستین اصل باید در تلاوت قرآن ‌مورد توجه قرای ما قرار بگیرد.

قاریان مصری تحت نظارت «سندیکای حرفه‌ای قرا»

این استاد بین‌المللی قرآن کریم بیان کرد: اگر قرای ما این اصل را رعایت کنند، بسیاری از این رفتارهایی که در تلاوت است و همچنین بسیاری از این افعال صوتی و لحنی که در جامعه قرآنی ما مورد انتقاد قرار گرفته است؛ از این افراد صادر نخواهد شد.

وی ادامه داد: قیاس کشور ما با مصر قیاس صحیحی نیست؛ زیرا که در مصر هر قاری قرآن، باید از یکی از مراکز مجوز بگیرد، یکی ازمراکز‌ «نقابت القرا» یا همان «سندیکای حرفه‌ای قرا» است، آن‌زمان‌که قاری به مرحله و درجه خاصی می‌رسد مجوزی به او داده می‌شود و قاری باید برای تمدید آن، مجدداً  به مرکز مراجعه کند؛ اگر این فرد مرتکب رفتارهایی شود که سندیکای تشخیص دهد که این رفتارها منطبق با ضوابط نیست؛ ممکن است مجوز او را باطل کند.

شاه‌میوه با بیان اینکه مرکز دیگری نیز به‌نام «نجویه اختوای قرا» عهده‌دار اجرای ضوابط، در میان قاریان مصری است، عنوان کرد: این مرکز در رادیو وتلوزیون مصر، مشغول به فعالیت است که با ورود در این مرکز فرد، به یک قاری رسانه‌ایی تبدیل می‌شود؛ درهر کدام از این مراکز ضرورتاً مراکز کنترل و کیفیت  وجود دارد؛ اما متأسفانه در کشور ما این‌طور نیست، به ‌این خاطر که قاریان ما از طریق موسسات زیر‌بنایی بالا نمی‌آیند.

نبود مراکز نظارتی، ضعفی در حیطه ارزشیابی قاریان

وی ضمن اشاره به نبود مراکزی که در سطح کشور بتواند کنترل کیفی و نظارت بر قاریان را به عهده بگیرد، تصریح کرد: ورود قاریان از طریق مسابقات، یک امر شخصی است؛ آن‌ها در جلسات شرکت می‌کنند؛ سپس از این طریق مطرح می شوند و چون ملاک و معیار کسب عنوان در حضور و مقام در مسابقات است؛ بنابراین به‌هیچ عنوان کنترل کیفی در این زمینه وجود ندارد.

وی ادامه داد: حتی ممکن است که در زمان مسابقات ظوابط را رعایت کنند؛ اما پس از آن ممکن است در مجلس یا محفلی، به کارهای دیگری برخلاف ضوابط مبادرت بورزند؛ بنابراین مسئله نظارت، یکی از ضعف‌های ما در حیطه ارزشیابی قاریان است که تاکنون وجود نداشته است.

این استاد بین‌المللی قرآن کریم در پایان عنوان کرد: از سوی دیگر اختلاف سلیقه و اختلاف نظری که میان اساتید، مراکز تصمیم‌گیری و قدرت وجود دارد، یکی از عواملی است که این تشعتت را ایجاد کرده است و نمی‌توان پاسخ صریح به این مسائل داد، متاسفانه فلان قاری که دارای رفتارهای غیر منطبق با ضوابط است در بسیاری از محافل رسمی و بین‌المللی ما دعوت می‌شود و قرآن می‌خواند و اگر اساتید، صدای اعتراضشان به حضور چنین افرادی بلند شود که شما خود عاملی برای ترویج این نوع از تلاوت هستید، سخنان این اساتید هیچ تأثیری بر نحوه عملکردشان نخواهد گذاشت.

 لینک دانلود بخش اول

لینک دانلود بخش دوم

لینک دانلود بخش سوم

لینک دانلود بخش چهارم


منبع:iqna